نوشته های امیلی

تو خود٬ به خود آ

نوشته های امیلی

تو خود٬ به خود آ

۵

اصلا مهم نیس واسه ی چی دارم دست به کارای خطر ناک میزنم  

مهم اینه که هیچکی حواسش نیس! 

این روزا فهمیدم بغض مثله گیاه میمونه هرچی خفش کنیو نزاری رشد کنه سری بعد خفن تر گلوتو می چسبه! 

۴

این روزا  

با بغض هم درگیرم یا اون منو خفه میکنه یا من اونو!

۳

اگه اونجایی که واستادی  اون جایی نباشه که  باید وامیستادی و فاصله این دو جارو یه چیزی پر کرده باشه به نام هیچ  و باید طی کنی این مسافت و  نه باچشم بلکه با قدم 

۲

و خدا تحملی از جنس کش داده به من !

وآیا من در انتطار روزه کش نیامدنم !

کی تموم میشه این طناب بنده خدا!

1

پنجره افکارمو که می بندم  حس خفگی دارم  و بی نفسی

بازش که میزارم به هر جا دلش می خواد سرک میکشه !

تو این گذر یادم میافته  دلم می خواد بعضی هارو خفه کنم!

یاد اینم میافتم٬

دل به دل راه داره!

هه ..میگذرم!

و رب اشرح لی صدری... .